۱۰۷ بار خوانده شده

بخش ۱۲۶

آن کس که به دست جام دارد
سلطانی جم مدام دارد
در جواب او

آن ترک که گرده نام دارد
حسن و شرفی تمام دارد

دل میل به بره کرد و لحمش
بنگر چه خیال خام دارد

ترشی چو به گوشت بود گفتم
شه ملک حبش تمام دارد

عیبی نبود مویز با جوز
میرست بسی غلام دارد

آن لحم قدید دل زمن برد
آری نمکی تمام دارد

رسمی بود این برنج و حلوا
هر صبح که هست شام دارد

تلخی نبود زمرگ او را
صوفی چو عسل به کام دارد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۲۵
گوهر بعدی:بخش ۱۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.