هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق است. او از فراق، درد عشق، و بی‌قراری خود می‌گوید و تأکید می‌کند که هیچ چاره‌ای جز صبر ندارد. شاعر همچنین از معشوق می‌خواهد که با او مهربان باشد و به عشقش توجه کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه عمیق و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند 'تیر زنی' و 'زهر دهی' ممکن است نیاز به بلوغ عاطفی برای درک صحیح داشته باشد.

شمارهٔ ۱۶ - درد عاشق

حسن تو شکسته نور مهتاب
خورشید ز تاب توست بی تاب

با قبلهٔ ابروی تو حاشا
کس روی کند به سوی محراب

شب های دراز در فراقت
حاشا که به چشم من رود خراب

گر تیر زنی خورم به دیده
ور زهر دهی خورم چو جلاب

آن کس که دهد ز عشق پندم
برگو که گذشته از سرم آب

از موج دگر چه بیم دارد
آن کس که فرو رود به گرداب

جز صبر، دگر چه چاره دارد
ماهی، که اسیر شد به قلاب

داروی علاج درد عاشق
چون نسخهٔ کیمیاست نایاب

از سیل سرشک من بپرهیز
بیتوته مکن به راه سیلاب

ای گوهر تابناک! ریزم
از درج دو دیده ام دُرِ ناب

«ترکی» به کمند تو اسیر است
زنهار به کشتنش تو مشتاب
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵ - آهوان صحرا
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷ - کوی حبیب
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.