۱۰۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۴۹

پرتو جامست این برسقف گردون جلوه گر
یا فروغ طلعت ساقیست تابان از قمر

نور باران مهست از برج حسنش بر سرم
یافرو ریزد بدامان کوکب بختم گهر

شاهباز دست شاهست آمده بهر شکار
تا کشیده صید دل هر دم بسویش بال و پر

از گل گلزار وصلش پرشده دامن مرا
یاسرشک لاله گونم ریخته از چشم تر

آفتاب حسن گردیده است طالع از مهش
یا شده نور علی از روی خوبش جلوه گر
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.