هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و وصال معشوق سخن می‌گوید و از زیبایی و جذابیت او تعریف می‌کند. شاعر عشق خود را به معشوق به عنوان قضای آسمانی و جاودانه توصیف می‌کند و از تأثیر عمیق این عشق بر دل خود سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده در شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۶۵

عشق تو قضای آسمانی است
وصل تو بقای جاودانی است

در سایهٔ زلف تو دل من
همسایهٔ نور آسمانی است

بربود دلم کمند زلفت
حقا که مرا بدو گمانی است

پیداست چو آفتاب کان دل
در سایهٔ زلف تو نهانی است

عشق تو به جان خریدم ارچه
آتش همه جای رایگانی است

هرچند بر آستان کویت
گردون به محل پاسبانی است

دل جوئی کن که نیکوان را
دل جوئی رسم باستانی است

خاقانی را به دولت تو
کار سخنان هزار کانی است
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.