هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از عشق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. او از عشق به دوستش و از دست دادن او، صبر و تحملش در برابر هجران، و جفاهای دوستش می‌گوید. شاعر احساسات خود را با تصاویر زیبا و استعاره‌های عمیق بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده‌تر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد.

غزل شمارهٔ ۱۲۰

دوست مرا رطل عشق تا خط بغداد داد
لاجرم از خط صبر کار برون اوفتاد

صبر هزیمت گرفت کز صف مژگان او
غمزه کمان درکشید، فتنه کمین برگشاد

عشق به اول مرا همچو گل از پای سود
دوست به آخر مرا همچو گل از دست داد

تا در امید من هجر به مسمار کرد
یاد وصالش مرا نعل در آتش نهاد

می‌کند از بدخوئی آنچه نکرده است کس
گرچه بدی می‌کند، چشم بدش دورباد

سینهٔ خاقانی است سوختهٔ عشق او
او به جفا می‌دهد سوختگان را به باد
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.