هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از عشق و ستایش معشوق خود سخن می‌گوید. او معشوق را به دلیل زیبایی، پاکی و ارزش‌های اخلاقی‌اش می‌ستاید و بیان می‌کند که حتی اگر فرصتی برای وصال او پیدا کند، حاضر نیست آن را از دست بدهد. شاعر همچنین به ارزش واقعی معشوق اشاره می‌کند و تأکید می‌کند که دیگران قادر به درک کامل او نیستند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات شعری کلاسیک ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر چالش‌برانگیز باشد.

غزل شمارهٔ ۲۹

آن سیه چهره که خلقی نگرانند او را
خوبرویان جهان بنده به جانند او را

دلبرانی که به خوبی بنشانند امروز
جای آنست که بر دیده نشانند او را

دامنش پاک ز عارست و دلش پاک ز عیب
پاکبازان جهان بنده از آنند او را

گر در افتد به کفم دامن وصلش روزی
از کف من به جهانی نجهانند او را

نیست بی‌مصلحتی از بر او دوری من
برمیدم ز برش، تا نرمانند او را

قیمت قامت او را من بیدل دانم
ورنه این یک دوسه افسرده چه دانند او را؟

ای که گشت اوحدی از بهر تو بدنام جهان
بندهٔ تست، نام که خوانند او را
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.