هوش مصنوعی: این متن به وحدت و یگانگی در عشق، عقل، دین، و جهان‌بینی اشاره دارد. شاعر بیان می‌کند که همه چیز در نهایت به یک حقیقت واحد بازمی‌گردد، حتی اگر در ظاهر متفاوت به نظر برسد. او از مفاهیمی مانند عشق، عقل، دین، و طبیعت برای بیان این وحدت استفاده می‌کند و تأکید می‌کند که تفاوت‌ها تنها در ظاهر است و در باطن همه چیز یکی است.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۲۳

آنکه دل من ببرد، از همه خوبان، یکیست
وآنکه مرا می‌کشد در غم خود، آن یکیست

نیست عدو را مجال، با مدد آن جمال
آیت دردش پرست، نسخهٔ درمان یکیست

عاشق و معشوق و عشق، عاقل و معقول و عقل
عالم و معلوم وعلم، دین و دل و جان یکیست

آنکه خلیل تو بود وین که حبیب منست
دو بدور ار چه گشت، در همه دوران یکیست

سایه جدا می‌کند صورت هامون ز کوه
ورنه بر آفتاب کوه و بیایان یکیست

گر چه بر آمد نقوش، چشم بخود دار و گوش
سایه‌نشینان پرند، سایه سلطان یکیست

گشت کلام و نطق، مختلف اندر ورق
ورنه خدای بحق، در همه ادیان یکیست

هم به کرامت فزود قدر سلیمان ز دیو
گرنه کرامت بود، دیو و سلیمان یکیست

گرچه به حکم صروف، بر ورق این حروف
پیش و پس آمد نقط ، نقطهٔ ایمان یکیست

از سخن اوحدی نامه تفاوت گرفت
چون که به معنی رسی، آخر و عنوان یکیست
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.