هوش مصنوعی: این متن شعری است که به زیبایی‌های طبیعت، عشق و لذت‌های زندگی اشاره می‌کند. شاعر از اهمیت بهره‌بردن از لحظات خوش، همراهی با معشوق و نوشیدن باده سخن می‌گوید. همچنین، به ضرورت گذر از دنیا و لذت‌بردن از زندگی قبل از پایان آن تأکید می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن شامل مفاهیم فلسفی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به نوشیدن باده و لذت‌های دنیوی ممکن است برای سنین پایین‌تر مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۱۴۹

به وقت گل پی معشوق و باده باید رفت
سوار عیش تراند، پیاده باید رفت

چمن بسان بهشتی گشاده روی طرب
در آن بهشت به روی گشاده باید رفت

بهشت خوش نبود بی‌جمال نازک یار
یکی دو ره پی آن حورزاده باید رفت

ز سیب ساده بود شاخها به موسم گل
به بوی آن رخ چون سیب ساده باید رفت

چون سر برون نهی از شهر و روی در صحرا
بزرگ‌زادگی از سهر نهاده باید رفت

در آن زمان که به عزم طرب شوی بر پای
نشاط باده به سر در فتاده باید رفت

برای کاسه گرفتن سبو چو زد زانو
پیاله وار بر ایستاده باید رفت

ز باده پر قدحی چند نوش کرده دگر
به دست بر قدحی پر ز باده باید رفت

ازین جهان چو همی باید، اوحدی، رفتن
به کام داد دل خویش داده باید رفت
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.