هوش مصنوعی: این متن شعری است که به توصیف زیبایی‌های بهار و لذت‌های زندگی می‌پردازد. شاعر از طبیعت، میگساری، عشق و زیبایی‌های دنیا سخن می‌گوید و مخاطب را به لذت بردن از لحظات زندگی دعوت می‌کند. همچنین، در بخش‌هایی از شعر به مفاهیم فلسفی و عرفانی مانند گذر زمان و مرگ نیز اشاره شده است.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به میگساری و لذت‌های دنیوی ممکن است برای سنین پایین‌تر مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۴۲۳

عشرت بهار کن، که شود روزگار خوش
می‌در بهار خور، که بود بی غبار و غش

گفتی: به روز شش همه گیتی تمام شد
می‌به، که او تمام نشد جز به ماه شش

بر خیز و زین قیاس دو شش ساله‌ای ببین
کز حسن او کند دل ماه دو هفته غش

دست ار به وصل موی میانی رسد به روز
اندر میانش آر و شب اندر کنار کش

زان پیش کت کشد لحد گور در کنار
خالی نباید از تن خوبان کنار و کش

اینجا که نقل بوسه بود زان دهان و لب
دندان کس به میوه نیالاید و نمش

چون دستگاه و مکنت آن هست می‌بنوش
با مطربان فاخر و با شاهدان کش

کز روی همچو ماه و جبینی چو مشتری
جام آفتاب رخ شود و باده زهره وش

ور نیست دسترس، سر دستار پاره کن
دستار رند میکده را گو: مدار فش

ریزنده کرد جنبش باد مسیح دم
برگ گل از درخت چو موسی به چوب هش

وقت سحر ز شاخ چمن گل چو بشکفد
گویی به سحر ماه بر آمد ز چاه کش

مانند آنکه بر رخ زیبا عرق چکد
بر روی سرخ لاله ز شبنم فتاده رش

آشفته‌ایم و دلشده، یا مطرب «السماع»
آتش‌دلیم و غمزده، یا ساقی، «العطش»

می‌صیقلیست در کف رندان که میبرد
از سینه‌ها کدورت و از دیده‌ها غمش

صوفی، بیا و در می صافی نگاه کن
ور جام اوحدی نخوری، قطره‌ای بچش

بر طور بزم ما دل و جانها ببین بلاش
وز برق نور باده بهم بر فتاده بش
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۲۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.