هوش مصنوعی: شاعر در این شعر عشق و شیفتگی خود را به معشوق بیان می‌کند. او از زیبایی و جذابیت معشوق سخن می‌گوید و خود را بنده‌ای وفادار و خاک پای او می‌داند. شاعر از نگاه معشوق و تأثیر آن بر خود می‌گوید و آرزو می‌کند که بتواند از محبت و توجه معشوق بهره‌مند شود.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی داشته باشد.

غزل شمارهٔ ۴۷۱

ماهرویا، عاشق آن صورت پاک توام
بندهٔ قد خوش و رفتار چالاک توام

قرص خورشیدی، که چون بر رویت اندازم نظر
روشنایی باز می‌دارد ز ادراک توام

فارغ از حال دل آشفتهٔ‌زار منی
فتنهٔ خال رخ خوب طربناک توام

بر سر کوی تمنای تو از نزدیک و دور
هر کسی را آبرویی هست و من خاک توام

مار زلفت بر دلم هر لحظه نیشی می‌زند
شربتی بفرست از آن لعل چو تریاک توام

سرمه سازم دیدهای پاک بین خویش را
گر به دست آید غبار دامن پاک توام

اوحدی را در کمند آور، چو صیدی میکنی
ورنه من خود روز و شب دربند فتراک توام
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۷۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.