هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و غم‌انگیز است که در آن شاعر از درد و رنج عشق و فراق سخن می‌گوید. او از معشوقه‌ای زیبا و دل‌ربا یاد می‌کند که مانند ماه و حور بهشتی است. شاعر از غم و اندوه خود می‌گوید و از معشوقه می‌خواهد که دردهایش را درمان کند. او همچنین از ناخن‌های معشوقه و بوسه‌هایش یاد می‌کند که باعث آه و ناله‌هایش شده‌اند.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات و تشبیهات ممکن است نیاز به درک ادبی و تجربه‌ی عاطفی بیشتری داشته باشند که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

غزل شمارهٔ ۷۲۴

دل جفت درد و غم شد زان دیلمی کلاله
گل را قبول کم شد زان روی همچو لاله

بس غصه داد و رنجم،زان منزل سپنجم
ماه چهارده شب، حور دو هفت ساله

زان زلف همچو زندان، تابنده در دندان
همچون ز شب ثریا، یا خود ز میغ ژاله

ماهی که می‌سرایم در شوقش این غزلها
چشم غزال دارد، رخسارهٔ غزاله

گر حجت غلامی خواهد ز من لب او
جز روی او نیاید شاهد درین قباله

از نامهٔ فراقش عاجز شدم، چو دیدم
زیرا نکرده بودم بحثی در آن رساله

با مهر چرخ دی گفت: این بت‌تر است مانا
گفتا: منش رقیبم وین بت مرا سلاله

ای مدعی، کزان لب خواهی علاج کردن
هر درد را که داری می‌کن به من حواله

خواهی که زین چه هستم دیوانه‌تر نگردم
بر یاد آن پری رخ پر کن یکی پیاله

آن رنگ داده ناخن تا بر رگ دل آمد
چون چنگ نیست یک دم خالی ز آه و ناله

چون بوسه خواهم از وی گیرد لبش به دندان
تا اوحدی نبیند بی‌استخوان نواله
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۲۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.