هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و مستی خود به معشوقه‌ای زیبا و جذاب سخن می‌گوید. او از زیبایی و رفتار معشوقه، مستی و عشق خود، و لحظات صمیمی و عاشقانه‌ای که با او گذرانده، توصیف می‌کند. معشوقه با زیبایی ماه‌گونه‌اش و رفتار تند و تیزش، شاعر را مجذوب خود کرده و او را در حالت عشق و مستی قرار داده است.
رده سنی: 18+ این متن حاوی مضامین عاشقانه و توصیفاتی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب باشد. همچنین، اشاره به مستی و نوشیدن شراب در متن، آن را برای سنین بالاتر مناسب‌تر می‌کند.

غزل شمارهٔ ۸۶۰

بر گذشت از من و بنمود چو ماه از سر کوی
دلبر کافرم از چادر کافوری روی

کرده هر هفت سر هفته و گرمابه زده
عرق و آب چکانش چو گلاب از سر و موی

کند شد قوت رفتارم از آن تیزی خوی
تیز شد لهجهٔ گفتارم از آن تندی خوی

گفتم: از چیست چنین تازه رخت گفت: از می
گفتم: از کیست چنین طیره سرت گفت: از شوی

خواهشی کردم و القصه عنان در پیچید
به وثاق آمد و پر مشک شد از وی مشکوی

خانه روشن شد از آن ماه سجنجل سینه
حجره گلشن شد از آن ترک عقیقل گیسوی

در فرو بستم و بنشست و می‌آوردم و نقل
و آنچه در مجلس ازو رنگ پدید آید و بوی

باده گردان شد و او سر خوش و من خرم و نه
در میان من و او هیچ کسی جز من و اوی

دست او ساقی و لب مطرب و رخ معشوقه
اوحدی واله و آشفته و زار از همه سوی

گاه در گردنم افتاد چو چوگان زلفش
گاه در پای وی افتاده من خسته چو گوی

باده خورد و به زبان مست شد آن تند نهاد
مست بود و به درم رام شد آن عربده جوی

باز کردم ز هم آن زلف دو تا، تار به تار
بر گشودم ز هم آن بند قبا، توی به توی

خانه خالی بود او عاشق و من مست،دگر
نتوان گفت برو، هر چه تو دانی میگوی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۵۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.