هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از خواجوی کرمانی، به توصیف معشوق و تأثیرات عمیق عشق و زیباییهای او میپردازد. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعارههای غنی، احساسات خود را نسبت به معشوق بیان میکند و از تأثیرات سحرآمیز نگاه و رفتار معشوق بر قلب خود سخن میگوید. همچنین، شعر به مفاهیمی مانند عشق زمینی و عرفانی، حیرت در برابر زیبایی، و تأثیرات روحانی عشق اشاره دارد.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان ادبی کلاسیک، نیازمند سطحی از بلوغ فکری و ادبی است که معمولاً در نوجوانان بالای 16 سال یافت میشود.
غزل شمارهٔ ۳۸۲
ترکم از غمزه چو ناوک بکمان در فکند
ای بسا فتنه که هر دم بجهان در فکند
کمر ار نکتهئی از وصف میانش گویم
خویشتن را بفضولی بمیان در فکند
گر در آن صورت زیبا نگرد صورتگر
قلم از حیرت رویش ز بنان در فکند
تا چرا نرگس مست تو بقصد دل من
هردم از غمزه خدنگی بکمان در فکند
بشکرخنده در آور نه یقین میدانم
که دهان تو یقین را بگمان در فکند
باغبانرا چه تفاوت کند ار وقت سحر
بچمن بلبل شوریده فغان در فکند
قلم ار شرح دهد قصه اندوه فراق
ظاهر آنست که آتش بزبان درفکند
نرگس مست تو از کنج صوامع هر دم
زاهدی را بخرابات مغان در فکند
خواجو از شوق لب لعل تو هنگام صبوح
بقدح اشک چو یاقوت روان در فکند
ای بسا فتنه که هر دم بجهان در فکند
کمر ار نکتهئی از وصف میانش گویم
خویشتن را بفضولی بمیان در فکند
گر در آن صورت زیبا نگرد صورتگر
قلم از حیرت رویش ز بنان در فکند
تا چرا نرگس مست تو بقصد دل من
هردم از غمزه خدنگی بکمان در فکند
بشکرخنده در آور نه یقین میدانم
که دهان تو یقین را بگمان در فکند
باغبانرا چه تفاوت کند ار وقت سحر
بچمن بلبل شوریده فغان در فکند
قلم ار شرح دهد قصه اندوه فراق
ظاهر آنست که آتش بزبان درفکند
نرگس مست تو از کنج صوامع هر دم
زاهدی را بخرابات مغان در فکند
خواجو از شوق لب لعل تو هنگام صبوح
بقدح اشک چو یاقوت روان در فکند
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۸۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.