هوش مصنوعی: این شعر بیانگر استواری و اعتماد به نفس شاعر است که مانند کوه و دریا، در حفظ ارزش‌های خود پایدار است. او از عشق و فداکاری سخن می‌گوید و تجربیات خود را از زندگی مرور می‌کند. شاعر به رغم مشکلات، به خود و توانایی‌هایش ایمان دارد و از وابستگی به دیگران بی‌نیاز است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی موجود در شعر ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و استعاری نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۹۲

از هر صدا نبازم، چون کوهٔ لنگر خویش
بحر گران وقارم، در پاس گوهر خویش

شمع حریم عشقم، پروای کشتنم نیست
بسیار دیده‌ام من، در زیر پا سر خویش

از خشکسال ساحل، اندیشه‌ای ندارم
پیوسته در محیطم، از آب گوهر خویش

دریافت مرغ تصویر، معراج بوی گل را
ما رنگ گل ندیدیم، از سستی پر خویش

روزی که در گلستان، انشای خنده کردیم
دیدیم بر کف دست، چون شاخ گل سر خویش

دولت مساعدت کرد، صیاد چشم پوشید
در کار دام کردیم، نخجیر لاغر خویش

غافل نیم ز ساغر، هر چند بی‌شعورم
چون طفل می‌شناسم، پستان مادر خویش

کردار من به گفتار، محتاج نیست صائب
در زخم می‌نمایم، چون تیغ جوهر خویش
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.