هوش مصنوعی:
این متن یک شعر عرفانی و معنوی است که در آن شاعر از خداوند درخواستهای مختلفی دارد، مانند تبدیل قطره به دریا، بخشش دل پر خون، هدایت به سوی عالم بالا، و آرامش در میان سختیها. شاعر همچنین به زیباییهای طبیعت و معنویت اشاره میکند و از خدا میخواهد که به او توفیق درک این زیباییها را بدهد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و ادبی است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات فارسی دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال نامفهوم باشد.
غزل شمارهٔ ۱۵۳
خدایا قطرهام را شورش دریا کرامت کن
دل خون گشته و مژگان خونپالا کرامت کن
نمیگردانی از من راه اگر سیل ملامت را
کف خاک مرا پیشانی صحرا کرامت کن
دل مینای می را میکند جام نگون خالی
دل پر خون چو دادی، چشم خونپالا کرامت کن
درین وحشت سرا تا کی اسیر آب وگل باشم؟
مرا راهی به سوی عالم بالا کرامت کن
به گرداب بلا انداختی چون کشتی ما را
لبی خشک از شکایت چون لب دریا کرامت کن
حضور گلشن جنت به زاهد باد ارزانی
مرا یک گل زمین از ساحت دلها کرامت کن
بهار طبع صائب، فکر جوش تازهای دارد
نسیم گلستانش را دم عیسی کرامت کن
دل خون گشته و مژگان خونپالا کرامت کن
نمیگردانی از من راه اگر سیل ملامت را
کف خاک مرا پیشانی صحرا کرامت کن
دل مینای می را میکند جام نگون خالی
دل پر خون چو دادی، چشم خونپالا کرامت کن
درین وحشت سرا تا کی اسیر آب وگل باشم؟
مرا راهی به سوی عالم بالا کرامت کن
به گرداب بلا انداختی چون کشتی ما را
لبی خشک از شکایت چون لب دریا کرامت کن
حضور گلشن جنت به زاهد باد ارزانی
مرا یک گل زمین از ساحت دلها کرامت کن
بهار طبع صائب، فکر جوش تازهای دارد
نسیم گلستانش را دم عیسی کرامت کن
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.