هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از احساسات خود در مورد عشق و دوری از معشوق سخن می‌گوید. او از ناتوانی در حضور در مجلس معشوق و رنج دوری می‌نالد، اما همچنان امیدوار است. تصاویری مانند فانوس، شمع، و پروانه برای توصیف رابطه عاشقانه استفاده شده‌است. شاعر از تلاش‌های بی‌ثمر دل و گریه‌های بی‌فایده می‌گوید و در نهایت به عشق همراه با هجران اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاطفی عمیق و پیچیده‌ای است که درک آن‌ها برای مخاطبان جوان‌تر دشوار بوده و ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های شعری نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۱۲۰

گرچه بر رویم در لطف از توجه بازداشت
تا توانست از درم بیرون به حکم نازداشت

جراتم با آن که بی‌دهشت به صحبت می‌دواند
دور باش مجلس خاصم بر آن در بازداشت

بزم شد فانوس و جانان شمع و دل پروانه‌ای
کز برون خد را بگرد شمع در پرواز داشت

دل که در بزمش به حیلت دخل نتوانست کرد
گریه بر خواننده عقل حیل پرداز داشت

شد نصیب من که صید لاغرم اما ز دور
در کمان هر تیر کان ترک شکارانداز داشت

بر رخم محرومی صحبت در امید بست
خاصه آن صحبت که وی با محرمان راز داشت

محتشم کز قرب روز افزون تمام امید بود
کی خبر زین عشق هجر انجام وصل آغاز داشت
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.