هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و جنون ناشی از آن سخن میگوید. او از دردها و رنجهای عشق، جور معشوق و تأثیرات عمیق آن بر روح و روان خود مینالد. همچنین، به تسخیر شدن توسط عشق و تغییراتی که در وجودش ایجاد شده اشاره میکند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعارههای پیچیده در شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، موضوعات مرتبط با رنج و جنون نیاز به سطحی از بلوغ عاطفی و فکری دارد.
غزل شمارهٔ ۱۲۸
حسن پری جلوه کرد دیو جنونم گرفت
ای دل بدخواه من مژده که خونم گرفت
من که شب غم زدم بس خم از اقلیم عشق
تفرقه چونم شناخت حادثه چونم گرفت
خنجر جور توام سینه به نوعی شکافت
کاب دو چشم از برون راه درونم گرفت
بهر رضای توام چرخ ز قصر حیات
خواست به زیر افکند بخت نگونم گرفت
هیچ گه از جرم عشق گرم به خونم نگشت
خوی تو در عاشقی بس که زبونم گرفت
عشق که تسخیر من از خم زلف تو کرد
در خم من سالها داشت کنونم گرفت
محتشم از مردمان بود دل من رمان
رام پری چون شدم گرنه جنونم گرفت
ای دل بدخواه من مژده که خونم گرفت
من که شب غم زدم بس خم از اقلیم عشق
تفرقه چونم شناخت حادثه چونم گرفت
خنجر جور توام سینه به نوعی شکافت
کاب دو چشم از برون راه درونم گرفت
بهر رضای توام چرخ ز قصر حیات
خواست به زیر افکند بخت نگونم گرفت
هیچ گه از جرم عشق گرم به خونم نگشت
خوی تو در عاشقی بس که زبونم گرفت
عشق که تسخیر من از خم زلف تو کرد
در خم من سالها داشت کنونم گرفت
محتشم از مردمان بود دل من رمان
رام پری چون شدم گرنه جنونم گرفت
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.