هوش مصنوعی:
این متن شعری است که با استفاده از تصاویر و استعارههای زیبا، به موضوعات عشق، زیبایی، رقابت و گذر زمان میپردازد. در آن از عناصری مانند چراغ، آفتاب، شکار، پادشاه و جادو استفاده شده است تا مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی را بیان کند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق و استعارههای پیچیده است که درک آنها ممکن است برای خوانندگان جوان دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند عشق و رقابت نیاز به بلوغ فکری دارند.
غزل شمارهٔ ۱۹۱
چراغی آمد و بر آفتاب پهلو زد
که دست حسن ویش صد طپانچه بر رو زد
بر این شکار به صد اهتمام اگرچه کشید
شکار بیشه دیگر کمان ولی او زد
درین سراچه چو جای دو پادشاه نبود
یکی برفت و سراپرده را به یک سو زد
ز سیر دل ره او بست تیر دلدوزی
که این نهفته از آن گوشههای ابرو زد
ز سحر قوم خبر داد معجز موسی
زمانه نقش کزان هر دو چشم جادو زد
ز ناز تا بتوان سنگ در ترازو نه
که عشق حسن تو را برد و برتر ازو زد
تو عذر دلبر نو محتشم بخواه که یار
به تازگی ره یاران ز قد دلجو زد
که دست حسن ویش صد طپانچه بر رو زد
بر این شکار به صد اهتمام اگرچه کشید
شکار بیشه دیگر کمان ولی او زد
درین سراچه چو جای دو پادشاه نبود
یکی برفت و سراپرده را به یک سو زد
ز سیر دل ره او بست تیر دلدوزی
که این نهفته از آن گوشههای ابرو زد
ز سحر قوم خبر داد معجز موسی
زمانه نقش کزان هر دو چشم جادو زد
ز ناز تا بتوان سنگ در ترازو نه
که عشق حسن تو را برد و برتر ازو زد
تو عذر دلبر نو محتشم بخواه که یار
به تازگی ره یاران ز قد دلجو زد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.