هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه، بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق است. او از دیدار معشوق و تأثیر آن بر زندگی خود سخن می‌گوید و آرزوی وصال را دارد. شاعر از تنهایی و تاریکی زندگی خود می‌گوید و امیدوار است که نور معشوق بر آن بتابد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه در این شعر وجود دارد که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۲۹۵

تا به سر منزل چشمم کنی ای سرو گذار
اشگ من می‌کند این خانه به صدرنگ نگار

تنگ دل تا نشوی در دل تنگم زد و چشم
غرفه‌ها ساخته‌ام بهر تو از گوشه کنار

گر کنی سیر کنان روی بصورت خانه
صورت چین کند از شرم تو روبر دیوار

پاکش از دیدهٔ غیر و به دلم ساز مقام
که در او مردم بیگانه ندارند قرار

رشگ بر شاه نشین دل من دارد خلد
که در او حوروشی چون تو گرفتست قرار

مطلع مهر شود کلبهٔ تاریکم اگر
از جمال تو بر او عکس فتد در شب تار

باد کاخ دل و جان منزل و کاشانهٔ تو
تا زمانی که ز آفاق نماند آثار

گر به تنگی ز دل تیره وثاق تو کنم
چشم نمناک که از غیر درو نیست غبار

پا نه ای بت به سرا پردهٔ چشمم ز کرم
تا کنم بر قدمت صد در یک دانه نثار

محتشم کشته آنست که در کلبهٔ خود
شمع مجلس کندت ای مه خورشید عذار
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۹۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.