هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق است. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، عشق و وابستگی خود را به معشوق بیان می‌کند و آرزو می‌کند که همواره در کنار او باشد. همچنین، در برخی ابیات به مفاهیم عرفانی مانند قیامت و رستاخیز اشاره شده است.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و تصاویر به‌کار رفته ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۵۷۳

نکشد ناز مسیح آن که تو جانش باشی
در عنان گیری عمر گذرانش باشی

یارب آن چشم که باشد که تو با این همه شرم
محرم راز نگه‌های نهانش باشی

حال دهشت زده‌ای خوش که دم عرض سخن
در سخن‌بندی حیرت تو زبانش باشی

میرم از رشک زیان‌کاری جان باخته‌ای
که تو سود وی و تاوان زیانش باشی

تا ابد گرد سر باغ و بهاری گردم
که تو با این خط نوخیز خزانش باشی

گر درین باغ کهن سال بمانی صد سال
خواهم از حق که همان نخل جوانش باشی

با تو پیوند دل خویش چنان می‌خواهم
که تو پیوند گسل از دو جهانش باشی

گر مکافات غلط نیست خوشا عاشق تو
که تو فردای قیامت نگرانش باشی

اگر ای روز قیامت به جهان آرندت
روز این است که ایام زمانش باشی

ای دل از وی همه در نعمت وصلند تو چند
دیده‌بان مگسان سرخوانش باشی

با همهٔ کوتهی ای دست طمع چون باشد
که شبی دایره موی میانش باشی

قابل تیر وی ای دل چونه‌ای کاش ز دور
چاشنی گیر صدائی ز کمانش باشی

زخم تیریست خوش از غمزه دل دار کز آن
غیر منت کشد اما تو نشانش باشی

برقی از خانه زین می‌جهد ای دل بشتاب
که دمی در صف نظارگیانش باشی

از من و غوطه در آتش زدن من یاد آر
دست جرات زده هرگه به عنانش باشی

محتشم دل به تو زین واسطه می‌بست که تو
تا ابد واسطهٔ امن و امانش باشی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۷۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.