هوش مصنوعی:
این متن شعری است که تصاویری از طبیعت و حیوانات را به کار میگیرد تا مفاهیم عمیقتری مانند تسلیم، قدرت، اضطراب و عشق را بیان کند. در این شعر، مرغی در جای امنی آرام گرفته، اما ناگهان صدای شاهین و حضور عقاب او را تهدید میکند. همچنین، تصاویری از آشوب، اضطراب و ستارگان در حال حرکت به کار رفته است. در نهایت، شعر به مفاهیم عرفانی و شکرگزاری میپردازد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق و استعاری است که درک آن برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال دشوار است. همچنین، برخی تصاویر مانند تهدید توسط شکارچیان ممکن است برای مخاطبان جوان ترسناک یا نامفهوم باشد.
غزل شمارهٔ ۵۹۵
به جائی امن آرامیده مرغی داشت ماوایی
صدای شهپر شاهین برآمد ناگه از جائی
عقابی در رسید از اوج استیلا و پیش وی
به جز تسلیم نتوانست صید ناتوانائی
شکارانداز صیادی برآمد تیغ کین بر کف
فکند آشوب در وحشی شکاری بند برپائی
به برج خویش ساکن بود ثابت کوکبی ناگه
چو سیمایش به بحر اضطراب افکند سیمائی
تنی کز جا نجنبیدی ز آشوب قیامت هم
قیامانگیز وی گردید فرقد و بالائی
ز گرد ره به تاراج دل افتادند چشمانش
چنان کافتند غارت پیشگان درخوان یغمائی
زبانی دادهاند از عشوه آن چشم سخنگو را
که در گوش خرد صد حرف میگوید به ایمائی
زمین فرسایی از سجدههای شکر واجب شد
که سر در کلبهٔ من زد کله بر آسمان سائی
پی عذر قدومت محتشم تا دم آخر
بر آن در جبههسائی آستان از سجده فرسائی
صدای شهپر شاهین برآمد ناگه از جائی
عقابی در رسید از اوج استیلا و پیش وی
به جز تسلیم نتوانست صید ناتوانائی
شکارانداز صیادی برآمد تیغ کین بر کف
فکند آشوب در وحشی شکاری بند برپائی
به برج خویش ساکن بود ثابت کوکبی ناگه
چو سیمایش به بحر اضطراب افکند سیمائی
تنی کز جا نجنبیدی ز آشوب قیامت هم
قیامانگیز وی گردید فرقد و بالائی
ز گرد ره به تاراج دل افتادند چشمانش
چنان کافتند غارت پیشگان درخوان یغمائی
زبانی دادهاند از عشوه آن چشم سخنگو را
که در گوش خرد صد حرف میگوید به ایمائی
زمین فرسایی از سجدههای شکر واجب شد
که سر در کلبهٔ من زد کله بر آسمان سائی
پی عذر قدومت محتشم تا دم آخر
بر آن در جبههسائی آستان از سجده فرسائی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۹۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.