هوش مصنوعی: این متن شعری است که به ستایش و توصیف ویژگی‌های نیکوی یک فرد بزرگوار و بخشنده می‌پردازد. شاعر از لطف و احسان، پاکی فطرت، وفاداری، و نیکوکاری این فرد سخن می‌گوید و تأثیر مثبت او بر دیگران و جهان را توصیف می‌کند. همچنین، متن به مفاهیمی مانند عدالت، مهربانی، و نقش انسان در آبادانی دنیا اشاره دارد.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم عمیق ادبی و اخلاقی است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی نیاز دارد. همچنین، برخی از واژگان و استعاره‌های به کار رفته ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

غزل شمارهٔ ۲۳۶

زان سبب جان آفرینش جان روشن لطف کرد
تا همایون سایه‌اش را بندگی از جان کند

چون وجودش نیک خواه شاه جم جاه است بس
فرصتش بادا که نیکیهای بی پایان کند

نیک حال و نیک فال و نیک خوی و نیک خواه
نیک بخت آن کس که با وی جنبش جولان کند

پاک یزدان فطرت پاکش ز پاکی آفرید
تا تمام عمر میل صحبت پاکان کند

شب در ایوانی که از جاهش حکایت کرده‌اند
صبح کیوان فلک تعظیم آن ایوان کند

سخت پیمان‌تر ندید از وی جهان سست عهد
مرد می‌باید که با مردی چنین پیمان کند

گر ز معماری ندارد اطلاعی پس، چرا
فکر آبادی برای هر دل ویران کند

هر لئیمی را که بر خلق خوش او راه نیست
کی مشام خلق را مشکین و مشک افشان کند

هر کسی بر خوان هستی خورده نانش را بسی
خود چنین کس را خدا البته صاحب نان کند

هر دلی کز نعمت الوان او آسوده نیست
عنقریب از آتش جوعش قضا بریان کند

هر ز پا افتاده پیری را گرفت از لطف دست
من جوان مردی ندیدم کاین همه احسان کند

کو جوادی همچو او کاندر حق بیچارگان
هر چه مقدورش بود در عالم امکان کند

داغ دلها را به دست مرحمت مرهم نهد
درد جانها را ز فرط مکرمت درمان کند

یارب از خم‌خانه‌ات پیمانه‌اش در دور باد
تا فلک ساقی صفت گردد زمین دوران کند

خضرسان از چشمهٔ احسان هستی بخش نوش
جرعهٔ باقی بنوشد عمر جاویدان کند

بر فروغی لازم است اوصاف این بخشنده را
زیور دفتر نماید زینت دیوان کند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.