هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق، زیبایی معشوق، ناامیدی از دنیا و تسلیم در برابر تقدیر سخن می‌گوید. همچنین، مفاهیمی مانند عقل، عشق پنهان، و رضایت به قضای الهی نیز در آن دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای مخاطبان کم‌سن‌وسال دشوار بوده و ممکن است نیاز به تجربه و دانش بیشتری برای فهم کامل داشته باشد.

غزل شمارهٔ ۲۳۷

گر نرخ بوسه را لب جانان به جان کند
حاشا که مشتری سر مویی زیان کند

چون از کرشمه دست به تیر و کمان کند
کاش استخوان سینه ما را نشان کند

در دست هر کسی نفتد آستین بخت
الا سری که سجدهٔ آن آستان کند

گر عقل خواند از قد او خط ایمنی
اول علاج فتنهٔ آخر زمان کند

گر عشقم آشکار شد، انکار من مکن
کاتش به پنبه کس نتواند نهان کند

من پیر سالخورده‌ام او طفل سالخورد
چندان مجال کو که مرا امتحان کند

گاهی ز می خرابم و گاهی ز نی کباب
کو حالتی که فارغم از این و آن کند

تنگ شکر شود همه کام و دهان من
چون دل خیال آن بت شیرین دهان کند

سیمرغ کوه قاف حقیقت کنون منم
کو عارفی که قول مرا ترجمان کند

باید رضا به حکم قضا بود و دم نزد
مرد خدا چسان گله از آسمان کند

طوطی ز شرم نطق فروغی شود خموش
هر گه بیان از آن لب شکرفشان کند
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.