هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، بیانگر حالات عاشقانه و دلباختگی شاعر است. او از عشق و دیوانگی دلش سخن میگوید و به مفاهیمی مانند باد مشکبو، زلف یار، و گریزناپذیری از عشق جانان اشاره میکند. همچنین، شاعر به گذر سریع عمر و بیاختیاری انسان در برابر تقدیر اشاره دارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و عرفانی است که درک آن به بلوغ فکری و احساسی نیاز دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند گذر عمر و تقدیر ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
گزیدهٔ غزل ۳۴۰
بازآن سوار مست به نخجیر میرود
دستم ز کار و کار ز تدبیر می رود
من بیهشم که میدهد از سرو من نشان
این باد مشک بو که به شبگیر میرود
هر ساعتی که می گذرد قامتش به دل
گویا که در درونهٔ من تیر میرود
دیوانه شد دلم ره زلف تو برگرفت
مسکین به پای خویش به زنجیر میرود
عشقست نه سرسریست که با عشق آدمی
یا جان برآید آنگه و یا شیر میرود
گشتم در آب دیده چنان غرق کاین زمان
کاین باد پای عمر به شتاب میرود
ما را زطاق ابروی جانان گزیر نیست
زاهد اگر به گوشهٔ محراب میرود
دستم ز کار و کار ز تدبیر می رود
من بیهشم که میدهد از سرو من نشان
این باد مشک بو که به شبگیر میرود
هر ساعتی که می گذرد قامتش به دل
گویا که در درونهٔ من تیر میرود
دیوانه شد دلم ره زلف تو برگرفت
مسکین به پای خویش به زنجیر میرود
عشقست نه سرسریست که با عشق آدمی
یا جان برآید آنگه و یا شیر میرود
گشتم در آب دیده چنان غرق کاین زمان
کاین باد پای عمر به شتاب میرود
ما را زطاق ابروی جانان گزیر نیست
زاهد اگر به گوشهٔ محراب میرود
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:گزیدهٔ غزل ۳۳۹
گوهر بعدی:گزیدهٔ غزل ۳۴۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.