هوش مصنوعی: شاعر در این متن از ارسال کتابی ارزشمند به شخصی بلندپایه سخن می‌گوید، اما از رسیدن یا نرسیدن آن بی‌خبر است. او از تأخیر در دریافت پاسخ نگران است و برای آرامش خود با فردی پارسا مشورت می‌کند. در پایان، با اشاره به دریایی بودن خواجه (مقام بلندپایه)، بیان می‌کند که نه هر سفینه‌ای از دریا سالم بازمی‌گردد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و ادبی است که درک آن برای سنین پایین دشوار می‌باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و کنایه‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۲۱ - در مدح صاحب دیوان

سفینهٔ حکمیات و نظم و نثر لطیف
که بارگاه ملوک و صدور را شاید

به صدر صاحب صاحبقران فرستادم
مگر به عین عنایت قبول فرماید

رونده رفت ندانم رسید یا نرسید
ازین قیاس که آینده دیر می‌آید

به پارسایی ازین حال مشورت بردم
مگر ز خاطر من بند بسته بگشاید

چه گفت ندانی که خواجه دریاییست
نه هر سفینه ز دریا درست باز آید
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.