۳۸۴ بار خوانده شده
از برایِ صَلاحِ مَجنون را
بازخوان ای حکیمْ اَفْسون را
از برایِ عِلاجِ بیخَبَری
دَرج کُن در نَبیذْ اَفْیون را
چون نداری خَلاص، بیچون شو
تا بِبینی جَمالِ بیچون را
دلِ پُرخون بِبین تو ای ساقی
دَردِه آن جامِ لَعْلِ چون خون را
زانک عقل از برایِ مادونی
سَجده آرَد زِ حرصْ هر دون را
باده خواران به نیم جو نَخَرند
این دو قُرصِ دُرُستِ گَردون را
نَخْوَتِ عشق را زِ مَجنون پُرس
تا که در سَر چِهاست مَجنون را
گُمرَهیهایِ عشق بَردَرَّد
صد هزاران طَریق و قانون را
ای صَبا تو بُرو بگو از من
از کَرَم بَحرِ دُرِّ مَکْنون را
گر چه از خشم گفتهیی نَکُنَم
روحْ بَخش این حَماءِ مَسْنون را
شَمسِ تبریز موسیِ عَهْدی
در فِراقَت مَدارهارون را
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
بازخوان ای حکیمْ اَفْسون را
از برایِ عِلاجِ بیخَبَری
دَرج کُن در نَبیذْ اَفْیون را
چون نداری خَلاص، بیچون شو
تا بِبینی جَمالِ بیچون را
دلِ پُرخون بِبین تو ای ساقی
دَردِه آن جامِ لَعْلِ چون خون را
زانک عقل از برایِ مادونی
سَجده آرَد زِ حرصْ هر دون را
باده خواران به نیم جو نَخَرند
این دو قُرصِ دُرُستِ گَردون را
نَخْوَتِ عشق را زِ مَجنون پُرس
تا که در سَر چِهاست مَجنون را
گُمرَهیهایِ عشق بَردَرَّد
صد هزاران طَریق و قانون را
ای صَبا تو بُرو بگو از من
از کَرَم بَحرِ دُرِّ مَکْنون را
گر چه از خشم گفتهیی نَکُنَم
روحْ بَخش این حَماءِ مَسْنون را
شَمسِ تبریز موسیِ عَهْدی
در فِراقَت مَدارهارون را
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.