هوش مصنوعی: این متن شعری است که به زیبایی و تأثیر حضور معشوق یا یک مفهوم معنوی در زندگی اشاره می‌کند. با حضور این نقش، دنیا به بهشتی تبدیل می‌شود و همه چیز از تاریکی به روشنایی، از رنج به شادی و از پستی به بلندی تغییر می‌کند. شعر به تحولات عمیق و مثبتی که این حضور ایجاد می‌کند، می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه همه چیز تحت تأثیر این حضور متعالی قرار می‌گیرد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد تا بتواند به درستی درک و تفسیر شود.

غزل شمارهٔ ۶۴۴

تا نَقْشِ تو در سینهٔ ما خانه نشین شُد
هر جا که نشینیم چو فردوسِ بَرین شُد

آن فِکْر و خیالاتِ چو یَأجوج و چو مَأجوج
هر یک چو رُخِ حوری و چون لُعْبَتِ چین شُد

آن نَقْش که مَرد و زن ازو نوحه کُنانند
گَر بِئْسَ قَرین بود کُنون نِعْمَ قَرین شُد

بالا همه باغ آمد و پَستی هَمگی گنج
آخِر تو چه چیزی که جهان از تو چُنین شُد؟

زان روز که دیدیمَش ما روز فُزونیم
خاری که وِرا جُست گُلِستانِ یَقین شُد

هر غوره زِ خورشید شُد انگور و شِکَر بَست
وان سنگِ سِیَه نیز ازو لَعْلِ ثَمین شُد

بسیار زمین‌ها که به تَفْصیلْ فَلَک شُد
بسیار یَسار از کَفِ اِقْبال یَمین شُد

گَر ظُلْمَتِ دل بود کُنون روزَنِ دل شُد
وَرْ رَهزنِ دین بود کُنون قُدْوهٔ دین شُد

گَر چاهِ بَلا بود که بُد مَحْبَسِ یوسُف
از بَهرِ بُرون آمدنش حَبْلِ مَتین شُد

هر جُزو چو جُنْدُاللَّهْ مَحکومِ خدایی‌ست
بر بَنده اَمان آمد و بر گَبْر کَمین شُد

خاموش که گُفتارِ تو مانندهٔ نیل است
بر قِبْطْ چو خون آمد و بر سِبْطْ مَعین شُد

خاموش که گُفتارِ تو اَنْجیرِ رَسیده‌ست
امّا نه همه مُرغِ هوا دَرخورِ تین شُد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۴۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.