هوش مصنوعی: این متن به مفاهیم فلسفی و عرفانی مانند گذر زمان، تغییر و تحول، بقا و فنا، و اهمیت عشق و معنویت در زندگی می‌پردازد. شاعر از ناپایداری دنیا و تغییرات آن سخن می‌گوید و بر این نکته تأکید می‌کند که تنها عشق و معنویت است که باقی می‌ماند. همچنین، به موضوعاتی مانند مرگ، زندگی، و نقش انسان در جهان اشاره می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۶۹۲

رفتیم بَقیّه را بَقا باد
لابُد بِرَوَد هر آن کِه او زاد

پَنْگانِ فَلَک ندید هرگز
طَشْتی که زِ بامْ دَرنَیُفتاد

چندین مَدَوید کنْدَرین خاک
شاگرد همان شُده‌ست کُاسْتاد

ای خوب مَناز کَنْدَران گور
بَسْ شیرین است لا چو فرهاد

آخِر چه وَفا کُند بِنایی
کُاسْتونِ وِیْ است پارهٔ باد؟

گَر بَد بودیم بَد بِبُردیم
وَرْ نیک بُدیم یادتان باد

گَر اَوُحَدِ دَهْرِ خویش باشی
امروزْ رَوان شوی چو آحاد

تنها ماندن اگر نخواهی
از طاعَت و خیر ساز اَوْلاد

آن رشتهٔ نورِ غَیب باقی‌ست
کان است لُبابِ روحِ اَوْتاد

آن جوهرِ عشقْ کان خُلاصه‌ست
آن باقی مانْد تا به آباد

این ریگِ رَوانْ چو بی‌قَرار است
شکلِ دِگَر اَفْکَنند بُنیاد

چون کَشتیِ نوحَم اَنْدَرین خُشک
کان طوفان است خَتْمِ میعاد

زان خانهٔ نوح کَشتی‌یی بود
کَزْ غَیب بدید موجِ مِرصاد

خُفتیم میانهٔ خَموشان
کَزْ حَد بُردیم بانگ و فریاد
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۹۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.