هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق و دلبری سخن میگوید و به زیبایی و جذابیت معشوق اشاره میکند. شاعر از تأثیرات عمیق عشق بر روح و روان خود میگوید و اینکه این عشق او را از دنیای مادی دور کرده و به سوی معشوق سوق داده است. او از بیرنگی و دوری از خرد در اثر این عشق سخن میگوید و به زیبایی و جذابیت معشوق اشاره میکند که حتی اگر عشق کافری و وبال باشد، باز هم ارزشش را دارد. شاعر همچنین از مستی و شکستن توبه و عهد در راه عشق سخن میگوید و اینکه این عشق او را به سوی معشوق سوق داده است.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند مستی و شکستن توبه و عهد ممکن است نیاز به بلوغ فکری و تجربه بیشتری برای درک کامل داشته باشد.
غزل شمارهٔ ۷۱۵
اوَّلْ نَظَر اَرْچه سَرسَری بود
سَرمایه و اَصْلِ دِلْبَری بود
گَر عشقْ وَبال و کافَری بود
آخِر نه به رویِ آن پَری بود؟
زان رَنگِ تو گشتهایم بیرَنگ
زان سویِ خِرَد هزار فرسنگ
گَر روم گُزید جان اگر زَنگ
آخِر نه به رویِ آن پَری بود؟
رو کرده به چَتْرِ پادشاهی
وَزْنورِ مَشارِقَشْ سپاهی
گَر یاوه شُد او زِ شاه راهی
آخِر نه به رویِ آن پَری بود؟
همچون مَهْ بیپَری پَریدن
چون سایه به رو و سَر دَویدن
چون سَروْ زِ بادها خَمیدن
آخِر نه به رویِ آن پَری بود؟
زان مَهْ که نَواخت مُشتری را
جانْ داد بُتانِ آزَری را
گَر سَهْو فُتاد سامِری را
آخِر نه به رویِ آن پَری بود؟
گَر هجده هزار عالَم ای جان
پُر گشت زِقال و قالَم ای جان
گَر حالَم وگَر مُحالَم ای جان
آخِر نه به رویِ آن پَری بود؟
چون ماهِ نِزار گشته شادیم
کَنْدَر پِیِ آفتابِ رادیم
وَرْهم به خُسوف دَرفُتادیم
آخِر نه به رویِ آن پَری بود؟
ناموس شِکَسته ایم و مَستیم
صد توبه و عَهْد را شِکَستیم
وَرْدست و تُرَنج را بِخَستیم
آخِر نه به رویِ آن پَری بود؟
زانْ جامِ شرابِ اَرْغَوانی
زانْ چَشمهٔ آبِ زندگانی
گَر داد فُضولییی نشانی
آخِر نه به رویِ آن پَری بود؟
فَصلی به جُز این چهار فَصْلَش
نی فَصلِ رَبیع و اَصْلِ اَصْلَش
گَر لاف زدیم ما زِ وَصْلَش
آخِر نه به رویِ آن پَری بود؟
خاموشْ که گُفتنی نَتان گفت
رازش باید زِ راهِ جان گفت
وَرْمَست شُد این دل و نشان گفت
آخِر نه به رویِ آن پَری بود؟
سَرمایه و اَصْلِ دِلْبَری بود
گَر عشقْ وَبال و کافَری بود
آخِر نه به رویِ آن پَری بود؟
زان رَنگِ تو گشتهایم بیرَنگ
زان سویِ خِرَد هزار فرسنگ
گَر روم گُزید جان اگر زَنگ
آخِر نه به رویِ آن پَری بود؟
رو کرده به چَتْرِ پادشاهی
وَزْنورِ مَشارِقَشْ سپاهی
گَر یاوه شُد او زِ شاه راهی
آخِر نه به رویِ آن پَری بود؟
همچون مَهْ بیپَری پَریدن
چون سایه به رو و سَر دَویدن
چون سَروْ زِ بادها خَمیدن
آخِر نه به رویِ آن پَری بود؟
زان مَهْ که نَواخت مُشتری را
جانْ داد بُتانِ آزَری را
گَر سَهْو فُتاد سامِری را
آخِر نه به رویِ آن پَری بود؟
گَر هجده هزار عالَم ای جان
پُر گشت زِقال و قالَم ای جان
گَر حالَم وگَر مُحالَم ای جان
آخِر نه به رویِ آن پَری بود؟
چون ماهِ نِزار گشته شادیم
کَنْدَر پِیِ آفتابِ رادیم
وَرْهم به خُسوف دَرفُتادیم
آخِر نه به رویِ آن پَری بود؟
ناموس شِکَسته ایم و مَستیم
صد توبه و عَهْد را شِکَستیم
وَرْدست و تُرَنج را بِخَستیم
آخِر نه به رویِ آن پَری بود؟
زانْ جامِ شرابِ اَرْغَوانی
زانْ چَشمهٔ آبِ زندگانی
گَر داد فُضولییی نشانی
آخِر نه به رویِ آن پَری بود؟
فَصلی به جُز این چهار فَصْلَش
نی فَصلِ رَبیع و اَصْلِ اَصْلَش
گَر لاف زدیم ما زِ وَصْلَش
آخِر نه به رویِ آن پَری بود؟
خاموشْ که گُفتنی نَتان گفت
رازش باید زِ راهِ جان گفت
وَرْمَست شُد این دل و نشان گفت
آخِر نه به رویِ آن پَری بود؟
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: مسمط مربع
تعداد ابیات: ۲۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۱۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.