هوش مصنوعی: این متن بر اهمیت عشق و تأثیر آن بر زندگی تأکید دارد. عشق به عنوان منبع حیات و جوانی توصیف شده و افرادی که از عشق دوری می‌کنند، مرده و پژمرده تلقی می‌شوند. عشق باعث رشد و شکوفایی می‌شود و کسانی که عاشق می‌شوند، از مرگ و آسیب در امان هستند. همچنین، متن به ضرورت بازگشت به سوی خداوند و پذیرش عشق الهی اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی مفاهیم مانند عشق الهی و بازگشت به سوی خداوند ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۱۱۲۹

عُمر که‌ بی‌عشقْ رَفت هیچ حِسابَش مَگیر
آبِ حَیات است عشق در دل و جانَش پَذیر

هر کِه جَزِ عاشقان ماهی‌ بی‌آب دان
مُرده و پَژمُرده است گر چه بُوَد او وَزیر

عشقْ چو بُگْشاد رَخْت سَبز شود هر درخت
بَرگِ جوان بَردَمَد هر نَفَس از شاخِ پیر

هر کِه شود صیدِ عشق کِی شود او صیدِ مرگ؟
چون سِپَرش مَهْ بُوَد کِی رَسَدَش زَخمِ تیر؟

سَر زِ خدا تافْتی هیچ رَهی یافتی؟
جانِبِ رَهْ بازگرد یاوه مَرو خیر خیر

تَنگِ شِکَر خَر بَلاش وَرْ نَخَری سِرکه باش
عاشقِ این میر شو وَرْ نشوی رو بِمیر

جُمله جان‌های پاک گشته اسیرانِ خاک
عشقْ فروریخت زَر تا بِرَهانَد اسیر

ای کِه به زَنْبیلِ تو هیچ کسی نان نریخت
در بُنِ زَنْبیلِ خود هم بِطَلَب ای فَقیر

چُست شو و مَرد باش حَقْ دَهَدَت صد قُماش
خاکِ سِیَه گشت زَر خونِ سِیَه گشت شیر

مَفْخَرِ تَبریزیان شَمسِ حق و دین بیا
تا بِرَهَد پایِ دلْ ز آب و گِلِ هَمچو قیر
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۲۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.