هوش مصنوعی: شاعر در این شعر عاشقانه و عرفانی، از جستجوی معشوق و وصال او سخن می‌گوید. او با وجود رنج‌ها و سختی‌ها، همچنان به دنبال یار است و خود را فدای این عشق می‌کند. همچنین، مفاهیمی مانند قناعت، فقر، و عرفان در این شعر به چشم می‌خورد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر نیاز به درک و تجربه‌ی بیشتری دارد که معمولاً در سنین نوجوانی و بزرگسالی قابل درک است. همچنین، برخی از مفاهیم مانند فداکاری و عشق ممکن است برای کودکان قابل هضم نباشد.

غزل شمارهٔ ۶۰۰

درین گلشن من بیدل ببوی یار میگردم
پی گنجی درین ویرانه همچون مار میگردم

سپهر عالم جانم طرار نقش امکانم
بگرد مرکز توحید چون پرگار میگردم

بلی گوی و بلا جویم قضا چوگان و من گویم
برای خود نمی‌پویم بحکم یار میگردم

بری زین باغ تا چینم هزاران جور می‌بینم
برای آن گل خود رو بگرد خار میگردم

نه پیچم روی از تیرش نپرهیزم ز شمشیرش
سر از بهر فدا دارم پی این کار میگردم

قرار و صبر برد از من تمنای وصال او
هوای آشیان دارم که چون طیار میگردم

بنزد دوست خواهم شد برای تحفه مجلس
دُری شایسته میجویم درین بازار میگردم

دوای درد عاشق را مگر یابم نشان از کس
درین بازار در دکان هر عطار میگردم

نیاید بر منش رحمی طبیب عشق را هرچند
درین بازار عطاران من بیمار میگردم

قلندر نیستم گرچه در صورهٔ لیک در معنی
و رای عالم صورت قلندر وار میگردم

عزیز هر دو عالم میشوم چون خاک ره گردم
چو عزت جو شوم در هر دو عالم خوار میگردم

جهان بر من شود حاکم چو او را دوست میدارم
برد فرمان من عالم چو زو بیزار میگردم

زنم بر عالم استغنا قناعت چون کنم پیشه
شوم محتاج هر ناکس چو بر دینار میگردم

بغفلت عمر خواهد رفت بس کن گفتگو ای فیض
چو از دستم نیامد کار بر گفتار میگردم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۹۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.