هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که به موضوع عشق الهی و رهایی از خودی و وابستگی‌های دنیوی می‌پردازد. شاعر از عشق به معشوق یکتایی سخن می‌گوید که او را از کدورت‌های دنیا پاک می‌کند و به سوی اتحاد با معشوق و محو شدن در جلال او سوق می‌دهد.
رده سنی: 16+ محتوا دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای گروه‌های سنی پایین‌تر قابل فهم نباشد.

غزل شمارهٔ ۷۱۵

تنم از خاک شد پیدا شود در خاک هم پنهان
ز جان تن بروید جان بماند شاد جاویدان

بجز عشقم که سازد پاک ازین خاک کدورت ناک
بیا تا ماهی گردم درین دریای بی پایان

ببندم خویش را بر عشق و بندد خویش را بر من
ندارم دستش از دامن ندارد دستم از دامان

من و این عشق پر آشوب عشق و این سر پر شور
نهم سر بر سر این کار تا از تن برآید جان

بمانم نقش عاشق را پس آنگه بگذرم از عشق
بجز معشوق یکتائی نه این ماند مرا نه آن

شوم محو جمال او بسان ذره در خورشید
شوم گم در خیال او بسان قطره در عمان

چو در حبس خودی ماندی برون‌آ فیض زین زندان
که تا دل وارهد از غم رود جان جانب جانان
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۱۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.