هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عارفانه، بیانگر درد و رنج عاشق از جفاهای معشوق و اشتیاق فراوان او به وصال است. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و احساسی، مانند بهار، می انگور، و لب شیرین، عمق احساسات خود را نشان میدهد. همچنین، در ابیاتی از شعر، مفاهیم عرفانی مانند فنا در عشق و شوق وصال به چشم میخورد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به سطحی از بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارند.
غزل شمارهٔ ۸۵۶
کی پسندی تو جفا بر من مسکین کی کی
تو و اندیشه ین کار خدا را هی هی
معدن مهر و وفا ز آنکه ازو جور و جفا
حاشلله کی آید ز تو اینها کی کی
دردیم وعدهٔ وصلت ببهار اندازی
باز چون فصل بهار آید گوئی دی دی
زخم بر من زنی و دست من آلوده کنی
تا چه گویند که زد زخم بگوئی وی وی
بس که با ناله و زاری دل من خو کرده است
چون شوم خاک نروید ز گل من جز نی
می انگور نخواهم که بود تلخ و پلید
لب شیرین تو خواهم بمکم پی در پی
جرعهٔ از لب لعلت اگرم دست دهد
تا ابد موی بمویم همه گوید می می
گر بخاکم گذری رقص کنان برخیزم
وز سر شوق زنم نعرهٔ یاحی یاحی
هی و هوئی بکن ای فیض بود کز طرفی
ناگهان بر سرت آید که رسیدم هی هی
تو و اندیشه ین کار خدا را هی هی
معدن مهر و وفا ز آنکه ازو جور و جفا
حاشلله کی آید ز تو اینها کی کی
دردیم وعدهٔ وصلت ببهار اندازی
باز چون فصل بهار آید گوئی دی دی
زخم بر من زنی و دست من آلوده کنی
تا چه گویند که زد زخم بگوئی وی وی
بس که با ناله و زاری دل من خو کرده است
چون شوم خاک نروید ز گل من جز نی
می انگور نخواهم که بود تلخ و پلید
لب شیرین تو خواهم بمکم پی در پی
جرعهٔ از لب لعلت اگرم دست دهد
تا ابد موی بمویم همه گوید می می
گر بخاکم گذری رقص کنان برخیزم
وز سر شوق زنم نعرهٔ یاحی یاحی
هی و هوئی بکن ای فیض بود کز طرفی
ناگهان بر سرت آید که رسیدم هی هی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۵۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.