هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، شاعر بزرگ ایرانی، بیانگر حالات عاشقانه و عرفانی است. شاعر از مستی ناشی از عشق و سودا سخن می‌گوید و از جدایی و درد عشق شکوه می‌کند. او از رندی و آزادگی نیز یاد می‌کند و به دنبال حقیقت در مکان‌های مختلف می‌گردد. شعر ترکیبی از عشق زمینی و عرفانی است و با زبانی شیوا و پر از ایهام سروده شده است.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار است. همچنین، برخی از واژه‌ها و مفاهیم مانند رندی و مستی ممکن است نیاز به توضیح و تفسیر داشته باشند که برای مخاطبان با سن بالاتر مناسب‌تر است.

غزل شمارهٔ ۲

امشب من و تو هردو، مستیم، ز می اما
تو مست می حسنی، من، مست می سودا

از صحبت من با تو، برخاست بسی فتنه
دیوانه چو بنشیند، با مست بود غوغا

آن جان که به غم دادم، از بوی تو شد حاصل
وان عمر که گم کردم، در کوی تو شد پیدا

ای دل! به ره دیده، کردی سفر از پیشم
رفتی و که می‌داند، حال سفر دریا؟

انداخت قوت دل را، بشکست به یکباره
چون نشکند آخر نی، افتاد از آن بالا؟

تا چند زنم حلقه؟ در خانه به غیر از تو
چون نیست کسی دیگر، برخیز و درم بگشا

از بوی تو من مستم، ساقی مدهم ساغر
بگذار که می‌ترسم، از درد سر فردا

در رهگذر مسجد، از مصطبه بگذشتم
رندی به کفم برزد، دامن، که مرو ز اینجا

نقدی که تو می‌خواهی، در کوی مسلمانی
من یافته‌ام سلمان؟ در میکده ترسا
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.