هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه، با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، به توصیف عشق و فراق می‌پردازد. شاعر از بوی خاک راه، رنگ حسن یار، زلف مشکین، لعل شیرین، و چشم نیش‌زن سخن می‌گوید و درد فراق را با سوزی جانکاه بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و احساسی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۶۶

بویی از خاک رهت، همره باد سحری است
رنگی از حسن رخت، مایه گلبرگ طری، است

دم ز زلف تو زنم، زان دم من مشکین است
سخن از لعل تو گویم، سخنم، زان شکری است

جز صبا محرم من نیست، ولی چندانم،
بر صبا نیست، وثوقی که صبا در به دری، است

بر جگر می‌زندم، چشم تو، هر دم، نیشی
خون چشمم که روان است، ازان رو جگری است

روی آتش و شش، از دیده ما پنهان است
ما از آن روی برآنیم که آن ماه، پری است

این که با سوز فراقت، دل ما می‌سوزد
تو برآنی که ز صبرست، نه از بی صبری است
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.