هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از حافظ، بیانگر تنهایی و عشق عمیق شاعر به معشوق است. او تأکید می‌کند که در خانه‌اش جز عشق معشوق کسی نیست و از او می‌خواهد که رخسارش را نشان دهد. شاعر همچنین به بی‌کسی و بی‌وفایی دنیا اشاره می‌کند و می‌گوید در این دوران، هیچ فرزانه‌ای جز معشوق وجود ندارد. او از دل‌بستگی به معشوق می‌گوید و اینکه در خلوت دل، تنها معشوق را جای داده است. در پایان، شاعر به نادر بودن یاران وفادار اشاره می‌کند و می‌گوید در این دنیا، جز ساغر و پیمانه، کسی به کام انسان نمی‌رسد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، برخی از اشارات ممکن است برای کودکان قابل‌درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۹۴

ما را به جز از عشق تو، در خانه کسی نیست
بنمای رخ، از پرده که در خانه کسی نیست

بردار مه از سلسله تا خلق بدانند
کز سلسله داران تو، دیوانه کسی نیست

فرزانه‌تر مردم اگر، زاهد و صوفی است
ای دوست به دوران تو، فرزانه کسی نیست

در خلوت دل، ساختمت، منزل و آنکس
گر دل نکند، منزل جانانه کسی نیست

خمار به اغیار مده، باده که خام است
مطرب مزنش در، که در آن خانه، کسی نیست

سرگشته بسی‌اند، ولی، آنکه چو پرگار
دارد قدمی ثابت و مردانه، کسی نیست

دلگرمی پروانه ده‌ای شمع که در عشق
امروز، به جانبازی پروانه کسی نیست

سلمان، مطلب، یار که بسیار بجستند
زین جنس، درین منزل ویرانه کسی نیست

یاری که به کامت برساند، ز دل خود
در دور، به جز ساغر و پیمانه کسی نیست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.