هوش مصنوعی: شاعر در این شعر عاشقانه، زیبایی معشوقه خود را با عناصر طبیعت مانند گل، لاله، سنبل و... مقایسه می‌کند و احساسات عمیق خود را نسبت به او بیان می‌دارد. او از فراق معشوق رنج می‌برد و آرزوی دیدار دوباره او را دارد.
رده سنی: 15+ این شعر دارای مفاهیم عاشقانه عمیق و استفاده از استعاره‌های پیچیده است که درک آن برای کودکان دشوار می‌باشد. همچنین، استفاده از زبان و ادبیات کلاسیک فارسی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات دارد.

غزل شمارهٔ ۱۱۶

اگر روزی، نگارم را سوی بستان، گذار افتاد
همانا بر گل رویش، چو من، عاشق، هزار افتد

بخندد غنچه بر لاله، چو لعلش، در کلام آید
بپیچد بر سمن سنبل، چو زلفش، بر عذار افتد

زرشک لاله رویش، سمن بر خاک، بنشیند
ز شرم سنبل زلفش، بنفشه، سوگوار افتد

به گرد دیده می‌گردد که تا روی و لبش بیند
دل من زان میان، ترسم، که نا گه بر کنار افتد

هرآنکس کان لب و دندان چو یاقوت و در بیند
ز چشمش بی گمان لولو و لعل آبدار افتد

ور از چین لب زلفش، صبا، بویی به باغ آرد
چمن از نکهتش، بر لادن و مشک تتار افتد

بیفتد بار اندوه فراقش، از دل سلمان
ورا گر نزد آن تنگ شکر یک لحظه، بار افتد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.