هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، به موضوعاتی مانند عشق، انتظار، رهایی از قید و بندهای ظاهری، و جستجوی حقیقت می‌پردازد. شاعر از یار خود و ارزش بی‌همتای او سخن می‌گوید، از ریا و زهد فروشی انتقاد می‌کند، و به زیبایی و جذابیت معشوق اشاره می‌نماید. همچنین، شعر به مفاهیمی مانند صبر، امید، و رسیدن به حقیقت عشق اشاره دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و انتقادی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات عاشقانه و فلسفی نیاز به بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۱۲۷

این یار که من دارم، ازین یار که دارد؟
وین کار که من دارم، از این کار که دارد؟

خلقی است همه، بر در امید، نشسته
تا یار، کرا خواهد و تا یار، که دارد؟

با این همه غم، گر غم من با تو، بگویند
کاری بود آیا غم این کار، که دارد؟

من بر سر بازار مغان، می‌روم امشب
این زهد فروشان سر بازار، که دارد؟

برخاسته‌ام از سر سجاده، به کلی
یاران هوس خانه خمار، که دارد؟

خورشید رخش کرد، بر آفاق، تجلی
ای دیده وران، طاقت دیدار که دارد؟

در زیر فلک راست بگویید، که امروز
بالاتر ازین قامت و رفتار، که دارد؟

تا روی ببینند و ببینید، کزین روی
در دور قمر، عارض و رخسار که دارد؟

بر راه خیالت، همه شب، منتظرانند
با این همه تا دولت بیدار، که دارد؟

دل برد ز سلمان و کجا می‌برد این دل؟
با آن همه دلهای گرفتار، که دارد؟
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.