هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از زبان شاعری است که از جفاهای معشوق و دردهای عشق می‌نالد. او از وفاداری خود و بی‌وفایی معشوق سخن می‌گوید و از تأثیر عشق بر دلش می‌سراید. همچنین، از جدایی و رنج‌های ناشی از آن شکایت می‌کند و با تصاویر زیبایی مانند زلف معشوق و باد صبا، احساسات خود را بیان می‌دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۱۳۶

یارم به وفا وعده بسی داد و جفا کرد
هر وعده که آنم به جفا داد، وفا کرد

مهر تو بر آیینه دل پرتوی انداخت
ماننده ماه نوم انگشت نما کرد

هر جور که دیدم ز جهان، جمله جفا بود
این بود جفایش که مرا از تو جدا کرد

مسکین سر زلفت که صبا رفت و کشیدش
بر بویش اگر مست نگشت از چه رها کرد؟

بر زلف تو تا این دل یکتا بنهادم
بار دل من زلف تو را پشت دوتا کرد

هرچند که چشم تو خدنگ مژه آراست
زد بر هدف سینه، بر آنم که خطا کرد

شد باد صبا بر دل من سرد از آن روز
کو رفت و حدیث سر زلفت همه جا کرد

سلمان اگر از عشق بنالد، مکنش عیب!
با او غم عشق تو چه گویم که چها کرد؟

بلبل مکن از گل گله بسیار، که آورد
صد برگ برای تو و کارت به نوا کرد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.