هوش مصنوعی: این شعر به توصیف طبیعت و زیبایی‌های آن در فصل بهار می‌پردازد. شاعر با استفاده از عناصر طبیعی مانند گل‌ها، بلبل، و باد، فضایی شاد و پرنشاط را ترسیم می‌کند. همچنین، اشاره‌ای به عشق و احساسات انسانی دارد و از زبان گل‌ها و پرندگان، پیام‌های عاشقانه و پندآموز را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عاشقانه و استعاره‌های ادبی است که ممکن است برای کودکان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از واژگان و ترکیبات ادبی قدیمی ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی داشته باشد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت می‌شود.

غزل شمارهٔ ۱۷۲

نگارینا به صحرا رو، که بستان حله می‌پوشد
به شادی ارغوان با گل شراب لعل می‌نوشد

به گل بلبل همی گوید که نرگس می‌کند شوخی
مگر نرگس نمی‌داند که خون لاله می‌جوشد؟

زبانم می‌دهد سوسن که گرد عشق کمتر گرد
مگر سوسن نمی‌داند که عاشق پند ننیوشد؟

نثار باغ را گردون، به دامن در همی بخشد
گل اندر کله زمرد ز خجلت رخ همی پوشد

مرو زنهار در بستان که گر خاری به نادانی
سر انگشت تو بخراشد دلم در سینه بخروشد

نگارا، گر چنین زیبا میان باغ بخرامی
کلاهت لاله برگیرد، قبایت سرو در پوشد

وگر سلمان میان باغ، بوی زلف تو یابد
به دل مهرت خرد، حالی به صد جان باز نفروشد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.