هوش مصنوعی: شاعر در این شعر بیان می‌کند که با بی‌پروایی و عشق، دستی بر جهان می‌کشد و هرچه در دامن دارد، بر آن می‌پاشد. او از صدق و صفا مانند صبح دم می‌زند و جان خود را در راه دوست فدا می‌کند. شاعر همچنین اشاره می‌کند که برگی از عمر خود را با خوشحالی به دوستانش تقدیم می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای سنین پایین‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۱۸۴

لاابالی وار، دستی بر جهان خواهم فشاند
هرچه دامن گیردم دامن، بر آن خواهم فشاند

دامن آخر زمان دارد غبار حادثه
آستین بر دامن آخر زمان خواهم فشاند

از سر صدق و صفا، چون صبح خواهم زد نفس
وندران دم بر هوای دوست، جان خواهم فشاند

پای عزلت بر سر کون و مکان خواهم نهاد
دست همت بر رخ جان و جهان خواهم فشاند

همچو گل برگی که حاصل کرده‌ام در عمر خویش
با رخ خندان و خوش، بر دوستان خواهم فشاند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.