۲۹۶ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۸۴

لاابالی وار، دستی بر جهان خواهم فشاند
هرچه دامن گیردم دامن، بر آن خواهم فشاند

دامن آخر زمان دارد غبار حادثه
آستین بر دامن آخر زمان خواهم فشاند

از سر صدق و صفا، چون صبح خواهم زد نفس
وندران دم بر هوای دوست، جان خواهم فشاند

پای عزلت بر سر کون و مکان خواهم نهاد
دست همت بر رخ جان و جهان خواهم فشاند

همچو گل برگی که حاصل کرده‌ام در عمر خویش
با رخ خندان و خوش، بر دوستان خواهم فشاند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.