هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، تجربه‌ی عرفانی و عاشقانه‌ی شاعر را در خرابات (محل عیش و نوش) توصیف می‌کند. او از مستی، باده‌نوشی، و حضور در جمع یاران سخن می‌گوید. همچنین، به مفاهیمی مانند فریب عشق، از دست دادن هوش و حواس، و تماشای زیبایی‌های محبوب اشاره دارد. در نهایت، شعر با توصیف جاذبه‌های چشم و ابروی معشوق به پایان می‌رسد.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عرفانی و عاشقانه‌ای است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به می‌نوشی و مستی نیاز به بلوغ فکری دارد تا به درستی تفسیر شود.

غزل شمارهٔ ۱۸۵

در خرابات مرا دوش به دوش آوردند
بی‌خودم بر در آن باده فروش آوردند

شهسواری که نیامد به همه کون فرود
بر در خانه خمار فروش آوردند

دوش بر دوش فلک می‌زنم امروز که دوش
مستم از کوی خرابات به دوش آوردند

مطربان زیر لب از پرده‌سرایی، بانی
تا چه گفتند؟ که نی را به خروش آوردند

ساقیان داروی بیهوشی می در دادند
دل بیهوش مرا باز به هوش آوردند

شاهدان این همه دلهای پریشان را جمع
به تماشای گل غالیه پوش آوردند

عشوه دادند فریب و دل و دین را ستدند
هوش بردند و نکات و نی و نوش آوردند

چشم و ابروی تو از گوشه خود سلمان را
در خرابات کشان از بن گوش آوردند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.