هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که دربارهٔ راه رسیدن به حقیقت و وحدت با خدا سخن می‌گوید. شاعر بیان می‌کند که تنها اهل دل و کسانی که از تعلقات دنیوی رها شده‌اند، می‌توانند به خرابات مغان (نماد عالم معنا و عرفان) راه یابند. همچنین، تأکید می‌شود که برای رسیدن به این مقام، باید از اندیشه‌های اغیار (غیرخودی‌ها) دوری کرد و به ندای مستان (عارفان) گوش سپرد.
رده سنی: 16+ محتوا دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۱۹۹

اهل دل را به خرابات مغان ره ندهند
رخت تن را به سراپرده جان ره ندهند

سخن پیر مغان است که در دیر کسی
که سبک در نکشد رطل گران ره ندهند

خارج از هر دو جهان است خرابات آنجا
تا مجرد نشوی از دو جهان ره ندهند

ادب آن است که هر دل که بود منزل یار
هیچ اندیشه اغیار بدان ره ندهند

راه وحدت شنو از ناله مستان که چونی
قصه گویند و سخن را به زبان ره ندهند

راه سلمان به خرابات ندادند چه شد؟
همه کس را به خرابات مغان ره ندهند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.