هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی به موضوع عشق بی‌قید و شرط و یکتاپرستی می‌پردازد. شاعر بیان می‌کند که در میان تنوع ادیان و قبله‌ها، یار او تنها یکی است و عشق به معشوق را با هیچ چیز دیگری عوض نمی‌کند، حتی اگر به قیمت جانش تمام شود. او عشق را به عنوان یک نیروی الهی و فراتر از مرگ توصیف می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و تمثیل‌های به کار رفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۲۲۱

ما رقمی می‌کشیم، تا به چه خواهد کشید
ما قدمی می‌زنیم، تا به چه خواهد رسید

قبله و مذهب بسی است، یار یکی بیش نیست
هر که دویی در میان دید یکی را دو دید

کفر سر زلف توست، قبله آتش پرست
دید رخت کاتشی است، آتش از آن رو گزید

من ز جهان بگذرم، وز تو نخواهم گذشت
ور تو به تیغم زنی، از تو نخواهم برید

در همه بحری دهند، جان به امید کنار
لیک درین بحر ما، نیست کناری پدید
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.