هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه به توصیف زیبایی معشوق و احساسات شاعر نسبت به او می‌پردازد. شاعر از آینه و شانه به عنوان نمادهایی برای بیان عشق خود استفاده می‌کند و زیبایی معشوق را با عناصر طبیعت مانند گل و سپیده دم مقایسه می‌کند. در نهایت، شاعر عشق را به عنوان دروازهٔ سعادت می‌ستاید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه و ادبی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۲۲۴

مرا از آینهٔ سخت روی سخت آید
که در برابر روی تو روی بنماید

چو شانه دست به دندان اگر برم شاید
که شانه در سر زلف تو دست می‌ساید

لطیفه‌ایست دهان تو تا که دریابد
دقیقه‌ایست میان تو تا که بگشاید

عروس گل ز جمال تو چون خجل نشود
سپیده دم که به گلگونه رخ بیاراید

سر مراز سعادت به دولت عشقت
جز آستان درت هیچ در نمی‌باید

عروس خاطر سلمان که با لبت پیوند
کند هر آیینه زین گونه گوهری زاید
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.