هوش مصنوعی: این شعر از سلمان ساوجی، شاعر فارسی‌زبان، است که با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، به توصیف گل و زیبایی‌های آن پرداخته است. شاعر از عناصری مانند غالیه، خط نسخ، گره زلف، و آب حیات برای خلق تصاویر شاعرانه استفاده کرده است. همچنین، در ابیاتی به موضوع عشق و دل‌بستگی اشاره شده است.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عاشقانه و استعاره‌های پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از ابیات نیاز به دانش ادبی نسبتاً بالایی دارند تا به طور کامل درک شوند.

غزل شمارهٔ ۲۴۶

بر گل رفتم از غالیه تر زده‌ای باز
گل را به خط نسخ قلم در زده‌ای باز

گل را ز رهی ساخته‌ای از گره زلف
تا راه کدامین دل غمخور زده‌ای باز

بر گل زده‌ای حلقه و بر تنگ شکر قفل
امروز همه بر گل و شکر زده‌ای باز

آن ژاله صبح است و ا آب حیات است
یا آب گل ترکه به گل بر زده‌ای باز

گل را به چه دل خنده برآید ز خجالت؟
بس خنده که بر روی گل تر زده‌ای باز

هر سیم سر شکم که روان بود به سودا
بر سکه رویم همه با زر زده‌ای باز

بر ساغر ما سنگ جفا می‌زنی ای دوست!
با تو چه توان گفت که ساغر زده‌ای باز؟

همچون قلم اندر خطم از زلف تو زیراک
بی‌واسطه‌ام همچو قلم سرزده‌ای باز

گفتی که به هم بر نزم کار تو، سلمان!
در هم زده‌ای زلف و به هم برزده‌ای باز
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.