هوش مصنوعی: شاعر در این متن از احساس ناامیدی و دل‌شکستگی خود سخن می‌گوید. او از دوستی که به او پشت کرده و به دشمنان پیوسته، شکایت دارد و از سنگدلی معشوق و بی‌توجهی او به ناله‌هایش می‌نالد. شاعر خود را خاکستری فروتن و معشوق را نورانی و متکبر می‌داند و از تضاد بین عجز خود و غرور معشوق سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی عمیق و پیچیده‌ای است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم عرفانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد.

غزل شمارهٔ ۳۴۷

ای نور دیده باز گو جرمی که از ما دیده‌ای
تا بی‌گناه از ما چرا چون بخت بر گردیده‌ای؟

ای کاش دشمن بودمی نی دوست چون بر زعم من
با دشمنان پیوسته‌ای و ز دوستان ببریده‌ای

بر من نبخشاید دلت یا رب چه سنگین دل بتی
ما ناکه یا رب یا ربم در نیمه شب نشنیده‌ای؟

از عجز و ضعف و مسکنت وز حسن و لطف و نازکی
ما خاک خاک آستان، تو نور نور دیده‌ای

از اشک سلمان کرده‌ای آبی روان وانگه از آن
دامن ناز و سرکشی چون نارون پیچیده‌ای
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۴۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.