هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، شاعر بزرگ ایرانی، با زبانی زیبا و عاشقانه، از بهار، می، و معشوق سخن می‌گوید. شاعر از ساقی می‌خواهد که از فرصت‌های زندگی لذت ببرد و از غفلت بپرهیزد. او به زیبایی‌های طبیعت و شراب اشاره می‌کند و در نهایت، از عشق و مستی می‌سراید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به شراب و مستی ممکن است برای گروه‌های سنی پایین مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۳۶۶

تا توانی مده از کف به بهار ای ساقی
لب جوی و لب جام و لب یار ای ساقی!

نوبهارست و گل و سبزه و ما عمر عزیز
می‌گذاریم به غفلت مگذار ای ساقی!

موسم گل نبود توبه عشاق درست
تو به یعنی چه بیا باده بیار ای ساقی!

اگر از روز شمارست سخن روز شمار
چون منی را که در آرد به شمار ای ساقی!

شاهد و باغ و گل و مل همه خوبند ولی
یار خوش خوشتر ازین هر سه چهار ای ساقی!

آید از بوی سمن بوی بهشت ای عارف
خیزد از رنگ چمن نقش نگار ای ساقی!

جام نوشین تو تا پر می لعل است مدام
می‌کشد جام تو ما را به خمار ای ساقی!

بی‌نوایم غزلی نو بنواز ای سلمان
در خمارم قدحی نو زخم آرای ساقی!
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۶۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.