هوش مصنوعی: این متن یک شعر ستایش‌آمیز است که در آن شاعر به تمجید از شخصی به نام خسرو شمس الدین می‌پردازد. او را به عنوان سرور و مخدوم همه، صاحب سیف و ملک، و دارای فضایل و افضال توصیف می‌کند. شاعر از کرم و لطف او سخن می‌گوید و خود را مهمان خوان همت او می‌داند. همچنین، از رایت دولت او و تأثیرش بر جهان صحبت می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای زبان ادبی و پیچیده‌ای است که برای درک کامل آن، خواننده نیاز به آشنایی با اصطلاحات و مفاهیم ادبیات کلاسیک فارسی دارد. همچنین، محتوای آن بیشتر مناسب افرادی است که با اشعار ستایشی و تاریخی آشنایی دارند.

قطعه شمارهٔ ۱۳۱

خسرو شمس و غرب شمس الدین
بر همه سروران تویی مخدوم

در دولت ز تو شده مفتوح
مکرمت بر وجود تو مختوم

صاحب سیف و صاحب ملکی
بر صحف نام نیک تو مرقوم

طبعت آموخته قواعد ملک
ملکان از تو می‌برند رسوم

سیرت تو فضایل و افضال
عادت اهتمام اهل علوم

رایت دولت تو چون رایت
بر گذشته ز منتهای نجوم

از تو اصحاب علم را ادرار
و ز تو ارباب فضل را مرسوم

در حریم حمایت کرمت
من چرایم ز لطف تو محروم

رای عالیت را مگر نشدست
صدق و اخلاص من رهی معلوم

همتت چون روا همی دارد
که مرا می‌دهد به دست هموم

کرم تو گرفته جمله جهان
مال و زر بر هنروران مقسوم

من ز نیکی تو چو تو ز بدی
چند باشم منزه و معصوم

بنده مهمان خوان همت توست
دادخواهان به تو ز چرخ ظلوم

میهمان را سزد که داری نیک
خاصه مهمان مدح خوان و خدوم

تا بنازد به تخت شاهان بخت
تا بتاج است هر شهی موسوم

باش بر فرق جمله شاهان تاج
که تو شهباز و دیگران چون بوم

صبح اقبال تو دمیده ز شام
صیت رایت زری رسیده به روم
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:قطعه شمارهٔ ۱۳۰
گوهر بعدی:قطعه شمارهٔ ۱۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.