۲۶۴ بار خوانده شده

رباعی شمارهٔ ۴۶

دیشب سر زلف یار بگرفتم مست
کز دست من دلشده چون خواهی رست

گفتا که شب است دست از دستم بدار
تا با تو نگیردم کسی دست به دست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:رباعی شمارهٔ ۴۵
گوهر بعدی:رباعی شمارهٔ ۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.